اسلام، قتل نفس را یکی از بزرگ ترین و منفور ترین گناهان محسوب می کند. خداوند در صدر آیه شریفه 32 سوره ی مائده می فرماید: « هر کسی، انسانی را جز به قصاص یا به کیفر فساد در زمین بکشد، پس چنان است که گویی همه مردم را کشته. » در قانون مجازات اسلامی قتل نفس، به سه شکل عمد، شبه عمد و خطای محض تقسیم شده است. در مقاله پیش رو ضمن تعریف قتل خطای محض به بیان مصادیق قتل خطایی، مجازات قتل خطایی و سایر موارد مرتبط با این موضوع می پردازیم. با ما همراه باشید.
ضمناً از شما مخاطب عزیز دعوت می کنیم، در صورتی که تمایل به آشنایی با مفاهیم قتل عمدی و قتل شبه عمد را دارید، به مقالات مرتبطی که در گروه حقوقی دادگستران نگین عدالت درج شده است، مراجعه فرمایید.
قتل، کلمه ای است عربی که در لغت به معنای کشتن و سلب حیات آمده است و خطا، یعنی چیزی را قصد کنی اما غیر آن پیش بیاید. در قتل خطایی، مرتکب به، نه قصد بر مجنی علیه را داشته و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر وی را. مانند آن که شخصی، تیری را به قصد شکار رها کرده و به فردی برخورد کرده و سبب کشته شدن فرد می شود. لذا از آن جهت که مرتکب هم در فعل و هم در قصد خطا کرده، در صورت قتل، چنین قتلی را قتل خطایی گویند.
قتل خطای محض قتلی است که در آن قصد انجام فعل وجود ندارد مثل این که شخص بلغزد و روی کسی بیفتد یا این که در آن قتل، قصدی نسبت به مقتول وجود نداشته باشد. مانند این که بخواهد حیوانی را شکار کند ولی تیرش به انسانی اصابت کند.
به موجب ماده 292 قانون مجازات اسلامی، قتل در موارد زیر خطایی است :
الف : قتل در حالت خواب و بیهوشی و مانند این ها واقع شود. مشروط بر این که مرتکب علم و آگاهی نسبت به این که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری می شود، نداشته باشد، در غیر این صورت جنایت پیش آمده عمدی محسوب می شود.
ب : قتل به وسیله صغیر و مجنون ارتکاب یابد.
پ : جنایتی که در آن مرتکب، نه قصد جنایت بر مجنی علیه را داشته و نه قصد ایراد فعل وارد شده بر او را. مانند آنکه شخص برای شکار حیوان تیر شلیک می کند اما تیر به یک انسان برخورد کرده و باعث فوت او می شود. مشروط بر این که مرتکب، علم و آگاهی نسبت به این که اقدام او نوعاً موجب جنایت بر دیگری می شود، نداشته باشد، در غیر این صورت جنایت پیش آمده عمدی محسوب می شود.
نکته: در خصوص بند (پ) ماده 292 لازم است گفته شود، در صورتی که کسی به قصد قتل شخص معینی تیراندازی کرد ولی تیر به جهاتی به شخص دیگری اصابت کرد و او را کشت، از آنجایی که مرتکب قصد ارتکاب قتل داشته، عمل او عمدی محسوب شده و مشمول مجازات قتل عمدی می شود. در نتیجه اگر شخص قصد جنایت یا قصد وقوع فعل بر مجنی علیه را داشته باشد، موضوع جرم خطایی، منتفی و جنایت انجام شده عمدی است.
مقاله پیشنهادی: نحوه اجرای قصاص / دریافت دیه
مجازات قتل خطایی، دیه است که باید ظرف سه سال قمری ( هرسال یک سوم دیه ) پرداخت شود . اما در قتل خطای محض، بر خلاف قتل شبه عمد، قانون گذار برای تعیین مسئول پرداخت مبلغ دیه، قائل به تفکیک شده و در ماده 463 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد: « در قتل خطای محض، در صورتی که جنایت با بینه یا قسامه یا علم قاضی ثابت شود، پرداخت دیه بر عهده عاقله است و اگر با اقرار مرتکب یا نکول او از سوگند یا قسامه ثابت شود برعهده خود او است. »
به موجب تبصره این ماده هرگاه پس از اقرار مرتکب به جنایت خطایی، عاقله اظهارات او را تصدیق نماید، عاقله مسئول پرداخت دیه است.
– عاقله در صورتی مسئول است که علاوه بر نسب مشروع، عاقل و بالغ بوده و تمکن مالی نیز داشته باشد.
– در صورتی که عاقله تمکن مالی نداشته و نتواند در مواعد مقرر قانونی مبلغ دیه را پرداخت کند مبلغ دیه باید توسط مرتکب پرداخت شود. مگر آنکه مرتکب نیز تمکن مالی نداشته باشد که در این صورت مبلغ دیه از بیت المال پرداخت می شود.
– در چنین حالتی اگر به علت مرگ یا فرار دسترسی به مرتکب ممکن نباشد، دیه از اموال او برداشته می شود و در صورتی که مرتکب مالی نداشته باشد، مبلغ دیه از بیت المال پرداخت می شود.
در قتل خطای محض، خود شخص مسئول پرداخت دیه می باشد، اما از پرداخت دیه امتناع می کند، تکلیف چیست ؟
طبق قانون مجازات اسلامی، در جنایت خطای محض، مسئول دیه باید ظرف هر سال یک سوم مبلغ دیه را پرداخت کند. حال اگر به تکلیف خود عمل نکرد و از اجرای حکم امتناع نمود، در صورت تقاضای محکوم له دادگاه با فروش اموال محکوم علیه بجز مستثنیات دین، حکم را اجرا یا محکوم علیه را بازداشت می کند. اجرای این حکم مشروط بر آن است که محکوم علیه معسر نباشد.
همچنین محکوم له می تواند پس از شناسایی اموال محکوم علیه نسبت به توقیف آن به میزان مبلغ دیه، اقدام کند.
یکی از مواردی که عاقله به جای مرتکب خطاکار، پرداخت دیه ناشی از فعل خطایی را عهده دار می شود، جنایات خطای محض می باشد. پرداخت دیه جنایات خطایی توسط عاقله بر مبنای روایات است، وگرنه در قرآن کریم پرداخت دیه این جنایات بر عهده خود مرتکب قرار داده شده است.
نکته: با توجه به تعریفی که فقهای امامیه از تعریف قتل خطای محض نموده اند، درمی یابیم که چنانچه قتلی اتفاق بیفتد در حالی که قاتل قصد آن را نداشته باشد و همچنین قصد انجام عملی نسبت به مقتول را هم نداشته باشد، این قتل، خطای محض خواهد بود. مطلب فوق را در تعبیری دیگر این چنین می توان بیان کرد که اگر قصد انجام فعل نسبت به مقتول و نیز قصد وقوع قتل (قصد فعل و قصد نتیجه) وجود نداشته باشد، قتل
از نوع خطای محض است.
نکته: اگر جانی مرتکب تعدی و تفریط (تقصیر) شود، نسبت به جنایت مسئول است و جنایت شبه عمد خواهد بود نه خطای محض.
نکته: بنا به مراتب در قتل خطای محض و مالك استناد جنایت به مرتکب دو معیار دیگر در بین است. اول خطای در فعل، دوم خطای در قصد، یعنی نه قصد ارتکاب فعلی که منتهی به قتل شده بر روی مجنی علیه را داشته و نه قصد قتل او را (نتیجه) داشته است.
نکته: ثبوت آثار جنایت خطایی محض منوط به مباشرت جانی در ارتکاب آن است. زیرا چنان چه وی به تسبیب موجب قتل یا ضرت و جرح گردد، به دلیل ضرورت عدوانی بودن سبب و وجود خطای جزایی در تسبیب جنایت ارتکابی در حکم شبه عمد محسوب می شود. هرگاه سبب بدون قصد فعل و قصد نتیجه مرتکب جنایت شود. با احراز تقصیر جنایت در حکم شبه عمد قلمداد می گردد. چنانچه در قتل ناشی از تصادفات، که راننده نه قصد زدن به مقتول و نه قصد کشتن او را داشته، لیکن چون تفریط و بیاحتیاطی و بیمباالتی نسبت به نفس دیگران از وی سر زده (تقصیر) رفتار او مشمول عنوان شبه عمد است نه خطای محض.
گروه حقوقی دادگستران نگین عدالت ارائه دهنده کلیه خدمات حقوقی، خانواده، کیفری، ثبتی و غیره زیر نظر وکلای پایه یک دادگستری
برای مشاوره حقوقی کاملا رایگان تماس بگیرید : ۸۸۷۳۴۴۹۳ – ۰۲۱